داستان پیکولو
"پیکولو، دوست شکمهای تپولو"
ماجرا از اونجایی شروع شد که برای تولد پسر چهار سالم تصمیم گرفتم از یک پیج اینستاگرامی فینگر فود بخرم. وقتی به دستم رسید، تزئین به شدت ضعیف و مانده بودن مواد تشکیل دهنده خیلی ناراحتم کرد.بعد از این اتفاق و علاقه بسیار زیادی که به هنر آشپزی داشتم تصمیم گرفتم با خواهرم فروشگاه پیکولو را راه اندازی کنیم تا به کسانی که به غذا علاقه مندن، غذای با کیفیت ارائه بدیم و مهم تر از همه؛ مشتری ناراضی نداشته باشیم.
عزیزیان
پیکولو توسط یکی از کازمندان پیشنهاد شد برای مراسم هفتمین سال تاسیس شرکت، واقعا سورپرایز شدیم از کیفیت و دیزاین.
برای برنامه شب یلدا مهمان پیوکولوفود بودیم. حد انتظارات و توقع ما را خیلی از فینگر فود بالا بردند.
برای تولد یک سالگی پسرم از پیکولو سفارش دادیم. اون روز خیلی استرس داشتم، ولی وقتی دستمون رسید هممون سورپرایز شدیم. من که مشتری ثابت شدم 🙂